محل تبلیغات شما
بادِ سرد، آرام بر صحرا گذشت سبزه زاران رفته رفته زرد گشت تک درخت نارون شد شد رنگ رنگ زرد شد آن چتر شاداب قشنگ برگ برگ گل به رقص باد ریخت رشته های بید بن از هم گسیخت چشمه کم کم خشک شد بی آب شد باغ و بستان ناگهان در خواب شد کرد دهقان دانه ها در زیر خاک کرد کوته شاخه پیچان تاک فصل پاییز و زمستان می رود بار دیگر چون بهاران می شود از زمین خشک می روید گیاه چشمه جوشد آب می افتد به راه برگ نو آرد درخت نارون سبز کردد شاخساران کهن گل بخندد بر سر گلبوته ها پر کند بوی

باز م میآید پرستو نغمه خوان

برگ ,آب ,رنگ ,گل ,خشک ,چشمه ,درخت نارون ,بهاران می ,می شود ,چون بهاران ,دیگر چون

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها